برچسب : نویسنده : khanomehayoola بازدید : 76
طبق معمول لباس هایم را جمع کردم و توی چمدان هایم هل دادم .کثیف هایشان را انداختم توی لباس های در انتظار شست و شو و بهشان گفتم بعد از خشک شدن جایشان در چمدان است.بعد با انگشتانم سال ها را شمردم و روی چهارمین انگشت ماندم .آخر سر ذهنم شمردم که چند سال دیگر قرار است لاک پشت خانه به دوش باشم؟
نود و دو...برچسب : نویسنده : khanomehayoola بازدید : 64
تو میدونی چه عجزی توی جمله ی دلم واست تنگ شده هست وقتی نتونم بهت بگم؟ وقتی نباید بهت بگم؟
تو میدونی؟
نود و دو...
برچسب : نویسنده : khanomehayoola بازدید : 68
[خانم هیولا راه زیادی اومده، خانم هیولا خسته است، خانم هیولا در مانده است. تو میدونی یه هیولای خسته ی درمانده چه معنی میده؟"]
نود و دو...برچسب : نویسنده : khanomehayoola بازدید : 82
MENU
ABOUT
CATS
TAGS
PAST
LINKS
POSTS
CODES
TEMP
㋡یادداشــتـــ هـای خانــم هیــــولـا㋡
قسم به قلم من با آن چه مینگارد تنها مانده ام
㋡ نمیدونم اسمشو چی میشه گذاشت دفتر خاطرات ،افکار،روزنامه و..اما ته تهش فک کنم همون یادداشت بهتر باشه.خلاصه اینکه اینجا مینویسم .از هر چیزی که به خانم هیولا ربط داشته باشه ㋡
22:34 ∫ پنجشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۶ ∫ خانم هـیــــــــــولـا